اخبار و مقالات
اختصاصی سایت خبری اتاق تهران: حسن فروزان فرد، عضو هیات نمایندگان اتاق تهران سرمایهگذاری در صنایع تبدیلی راه بهرهوری کشاورزی است
تاریخ انتشار : 1395/5/23 ساعت 09:46:21
اختصاصی سایت خبری اتاق تهران: حسن فروزان فرد، عضو هیات نمایندگان اتاق تهران
سرمایهگذاری در صنایع تبدیلی راه بهرهوری کشاورزی است
|
|||||
|
یکی از نکات مهم این است که موضوع تولیدات کشاورزی در تعامل با صنایع تبدیلی قاعدتا باید به نحوی رشد کنند که هماهنگی لازم در ظرفیت های تولید و ظرفیتهای کشت، داشت و برداشت و تعاملش با ظرفیت های تولید مناسب در نزدیکی بسترهای تولید فراهم شود.
اگر در حال حاضر دچار بحران آب شده ایم، این بحران به خاطر به هم خوردن و بی نظمی ورودی و خروجی آب حاصل شده است. این بحران ناشی از توسعه غیرحرفهای سطح زیرکشت به علاوه انتخاب اشتباه محصولات کشاورزی برای کاشت و توسعهاش بوده است.
برای حل این مساله، کشاورزان باید به روز شوند. اما برای اینکه کشاورز بتواند در این زمینه توسعه پیدا کند قاعدتا باید در واقع راهنماییهای وزارت جهاد کشاورزی به علاوه سرمایه گذاریهای جدی تر بخش خصوصی در حوزه کالاهایی که قابلیت استفاده در صنایع تبدیلی دارند بهوجود بیاید.
یکی از نکات مهم این است که موضوع تولیدات کشاورزی در تعامل با صنایع تبدیلی قاعدتا باید به نحوی رشد کنند که هماهنگی لازم در ظرفیت های تولید و ظرفیتهای کشت، داشت و برداشت و تعاملش با ظرفیت های تولید مناسب در نزدیکی بسترهای تولید فراهم شود.
آمایش سرزمینی ما در زمینه کشت هیچ ربط قابل قبولی به آمایش سرزمینیمان برای تولیدکنندگان صنایع تبدیلی کشاورزی ندارد. صنایع تبدیلی کشاورزی اغلب در نزدیکی شهرهای بزرگ رشد کردهاند اما در واقع مواد اولیه در جاهای مختلف پراکنده بوده است. همین خودش باعث افت در زمینه حملونقل میشود و هزینه حمل و نقل را بالا میبرد.
معمولا یک کالایی مثل گوجهفرنگی وقتی میخواهد فرآوری شود، 5-6 کیلو از این ماده تبدیل به یک کیلو گوجه فرنگی قابل مصرف میشود. با این منطق تولیدکننده باید به مکان هایی که گوجه فرنگی کشت می شود نزدیک باشد مکان هایی که مصرف میشود؟ قاعدتا با این حجم از رفت و آمد و اینکه آن کالا، کالای فسادپذیر است اما کالای نهایی، کالای بستهبندیشده و قابلنگهداری است؛ در یک نگاه حرفهای صنایع تبدیلی باید نزدیک به زمین های کشاورزی باشد.
همین مسایل، یکی از دلایل اصلی طرح انتظام برای وزارت کشاورزی و وزارت صنعت بود. در این طرح اینگونه بیان شده بود که حوزه کشاورزی مستقلا برای میزان کشت، تنوع کشت، حوزههای کشت و فعالیتهای کشتی برنامه ریزی میکند در طرف مقابل هم وزارت صنعت با منطق خودش کار می کند. بنابراین قرار بر این شد که اینها کنار همدیگر توسط یک وزارتخانه اداره شوند که این هماهنگی بین این حوزه های کشت و تولیدات بعدی بهوجود بیاید.
علاوه بر این مسایل، به نظر من از همه مهمتر سرمایه گذاری حرفه ای در حوزه صنایع تبدیلی کمکم میتواند بهرهوری را به کشاورزی بازگرداند. دراین باره نمونه های موفقی هم در کشور رخ داده است. در این نمونه ها صنعت تبدیلی در جایی مناسب و با هماهنگی ظرف چند سال فضای کشت منطقه را سازماندهی کرده، برداشت نسبت به هکتار را توانسته بهبود ببخشد و به این دلیل که یک خریدار جدی نزدیک در کنار مزرعه وجود داشته، مزارع یکپارچه شدند. یکپارچه شدن باعث کاهش هزینه های تولید شده و مقدار بازدهی بهبود پیدا کرده و وضعیت بذرها اصلاح و بذر بهتری استفاده شده است.
بنابراین به نظر میآید ما می توانیم در واقع استراتژیهای pulling یا pushing را برای این توسعه استفاده کنیم؛ یعنی اینکه بیاییم امکانات یا وامهایی در اختیار کشاورزان قرار بدهیم برای اینکه فعالیت های حرفهای تری در حوزه کشت داشته باشند. اما من به عنوان نگاه نتیجهگرا حتما ترجیح میدهم که در واقع از طریق سرمایه گذاریهای حرفه ای در حوزه صنایع تبدیلی زمینههای مناسب برای فعالیتهای کشت حرفهای تر به وجود بیاید. هر جا که نمونه صنعت تبدیلی حرفهای و جدی با برنامه بلندمدت توسعه دیدیم در کنارش مزارع بهتر با کیفیت بالاتر و حرفهایتر رشد پیدا کرده است. بنابراین این تعامل باید یک تعامل بلندمدت باشد تا سازماندهی شود.
البته صنایع تبدیلی در حوزه هایی هم مشکلات اساسی دارند که فعلا وارد این حوزه ها نمی شوم. اما به هرحال آنچه که می تواند زمینه بازار را تغییر دهد به نظر من توسعه صنایع تبدیلی است که در واقع در اندازه های مناسب باشد، چرا که اشل و اندازه هم فاکتور مهمی است. اغلب شرکتهایی که ما در 30-40 سال گذشته در حوزه صنایع تبدیلی تاسیس کردیم یا توسعه دادیم در سایز مناسب و در اندازه رقابتپذیر تولید نیستند؛ بنابراین سایزشان طوری نیست که بتوانند با قیمت تمامشده خیلی مناسبی کار را تمام کنند. بنابراین در فضای رقابتی چه در داخل چه برای رقابت صادراتی خیلی موفق نیستند.
از طرفی باید دقت کرد که بحران آب جدی است و جدیتر هم میشود برای اینکه ما هیچ راهحل جدیای نیندیشیدیم جز اینکه فقط میدانیم بحران داریم. باید منتظر جدیترشدنش هم باشیم فارغ از اینکه وضعیت بارندگیها در چه سطحی باشد؛ برای اینکه بحران ایجادشده است.
بنابراین برای حل مساله هم تمرکز برای کشاورزی های صنعتیتر و در سایزهای مناسب و یکپارچهسازی اراضی موضوع مهمی است و هم از زاویه نگاه بعدی، تمرکز بر صنایع تبدیلی حرفه ای در سایز مناسب به گونه ای که بتوانند اطراف خودشان را سازماندهی و ساماندهی بکنند، مهم است.